دلایل شکست پروژه
دلایل گوناگونی برای شکست یک پروژه وجود دارد، ولی مدیر پروژه نباید از این بابت نگران شود چرا که بیشتر این دلایل میتوانند تحت کنترل وی باشند و از این بابت جای امیدواری است.
منابع ناکافی (Insufficient resource)
مهلتهای غیر ممکن (Impossible deadlines)
ارتباطات ضعیف (Poor communication)
عدم تمرکز (Lack of focus)
دلگرمی ضیعف (Low morale)
پشتیبانی ناکافی (Insufficient support)
خزش محدوده پروژه (Scope creep)
چارچوب زمانی طولانی (Lengthy timeframes)
نبود ابزار مناسب (Lack of tools)
عدم مشارکت مشتری (Customer involvement)
دلایل شکست پروژه
منابع ناکافی (Insufficient resource)
مدیر پروژه گاهی در شروع پروژه منابع و بودجه ناکافی به پروژه اختصاص میدهد. مدیر پروژه باید میزان منابع و بودجه کافی که نیاز دارد و آنها را در اختیار ندارد به سرمایه گذار (حامی) پروژه بدون فوت وقت اطلاع دهد.
مهلتهای غیر ممکن (Impossible deadlines)
در برخی از موارد مهلتهای پروژه دست یافتنی نیستند. در چنین مواردی مدیر پروژه باید این موضوع را با حامی پروژه مطرح کرده و وی را توجیه نماید تا بتواند زمانبندی این مهلت ها را منطقی نماید.
ارتباطات ضعیف (Poor communication)
مدیر پروژه در تشریح وضعیت پروژه به اعضای پروژه و حامی پروژه ناموفق است و همه فکر میکنند که پروژه به خوبی در حال پیشرفت است تا اینکه نتایج مورد انتظار در مهلتهای از پیش تعیین شده بدست نمیآید. مدیر پروژه باید بیدرنگ و از همان ابتدای پروژه تمامی لغزشها را گزارش دهد و آنها را پنهان نسازد. در این صورت به ذینفعان پروژه این فرصت را داده میشود تا برای بازگشت به وضعیت مناسب به مدیر پروژه کمک کنند.
عدم تمرکز (Lack of focus)
هنگامی که گروه پروژه نمیدانند چه انتظاری از آنها وجود دارد، تمرکز خود را روی پروژه از دست میدهند. از آنها خواسته میشود تا وظیفهای را انجام دهند ولی به آنها گفته نمیشود چه چیزی و در چه زمانی مورد نیاز است. هر یک از اعضای پروژه باید هدف مشخصی برای برآورده شدن داشته باشند. آنها باید مهلت برای کارهایشان داشته باشند و مدیر پروژه باید میزان پیشرفت کارهای محوله به آنها را در هر مرحله از پروژه پایش و اندازه گیری نماید.
دلگرمی ضیعف (Low morale)
حین پیشرفت پروژه اگر دلگرمی به گروه پروژه داده نشود، آنها انگیزهای نخواهند داشت. وقتی مدیر پروژه از گروه پروژه رعایت چارچوبهای زمانی را انتظار دارد باید انگیزه کافی برای پیشرفت پروژه را نیز ایجاد نماید. همچنین مدیر پروژه باید به خودش نیز انگیزه قوی بدهد. تنها با سلامت بخشیدن، آرامش خاطر دادن و ایجاد انگیزه واقعی مدیر پروژه می تواند این دلگرمی را به دیگران در گروه پروژه اعطا نماید.
پشتیبانی ناکافی (Insufficient support)
مدیر پروژه معمولاً از حمایت ناکافی حامی پروژه برخوردار است. هیچ کس نیست تا برای حل مسایل پروژه یا تامین منابع بیشتر در مواقع ضروری کمک کند. در موارد این چنینی مدیر پروژه باید موضوع را با حامی پروژه در میان گذشته و با او به طور شفاف و رک گفتگو کند و آنچه را که مورد نیاز است به او یادآوری نماید.
خزش محدوده پروژه (Scope creep)
گستره کاری پروژه معمولاً تغییر میکند، به طوری که مدیر پروژه قادر نخواهد بود با انتظارات ثابتی روبرو باشد. گستره کاری پروژه باید به طور شفاف تعریف شود و سپس طی فرآیندی مشخص تغییرات درخواست شده به طور رسمی تایید شوند.
چارچوب زمانی طولانی (Lengthy timeframes)
دامنه زمانی پروژه ممکن است به سادگی طولانی شود. هر گاه نیازمندیهای مشتری زمان بندی پروژه را تغییر دهد، مدیر پروژه باید پروژه را به پروژههای کوچک و قابل تحویل تفکیک نماید.
نبود ابزار مناسب (Lack of tools)
فقدان ابزاهای مناسب برای انجام وظایف پروژه میتواند باعث بروز مسایل گوناگونی شود. استفاده از ابزارهای کیفیت خوب مانند الگوها، فرآیندها و یک روش شناسی برای پروژه، پروژه را با موفقیت همراه خواهد ساخت.
عدم مشارکت مشتری (Customer involvement)
به مشارکت نگرفتن مشتری باعث بروز خطاهای مهلکی در پروژه میشود. مدیر پروژه باید مشارکت مشتری را حین اجرای پروژه به منظور حصول اطمینان از اینکه نیازمندیها وی تامین میشود، جلب نماید. این نکته مهم را باید به یاد داشت چنانچه مشتری راضی باشد پروژه موفقیت آمیز تلقی میشود.